به گزارش علمدار بصیر به نقل از جوان ایرانی:
مردان و زنان خائن چه می گویند؟
مرد ذات چشم چران و تنوع طلب دارد و زن، ذات خودنمایی و این یعنی پنبه و آتش. همین ذات است که ملزومات رخ دادن خیانت را فراهم می کند و اگر کنترل نشود، کثیف ترین رویداد ممکن در یک خانواده رخ خواهد داد. خیلی ها نمی دانند اصلا خیانت چی هست؟ آیا فقط رابطه جنسی با شخص ثالث خیانت محسوب می شود یا علاقه و فکر کردن به کسی غیر از همسر هم خیانت است؟ خیلی ها رابطه مجازی داشتن مانند ارتباطات اینترنتی را هم خیانت می دانند. واقعا خیانت چیست و چرا رخ می دهد؟
بدانید خیانت فقط آنچه که ما فکر می کنیم، نیست. مثلا یکی از همکاران نگارنده که در دانشگاه حلب سوریه درس خوانده تعریف می کرد که زنان آنجا 6 ماه بعد از ازدواج باید برای شوهر خود به خواستگاری بروند و اگر شوهر او یک زن داشته باشد مسخره اش می کنند! وقتی همکار ما چشمان گرد شده مان را دید ادامه داد: اکثر زنان سوریه از این زندگی راضی هستند چون هم از مسخره شدن شوهرشان جلوگیری می کنند ( چون در آنجا و بسیاری از جوامع عربی داشتن یک زن بی عرضگی محسوب می شود) و هم با ازدواج دوم و سوم، فرصت کافی برای تفریح و گذراندن اوقات با دوستان و هم کلاسی ها پیدا می کنند.
یا در برخی از جوامع غربی ( تاکید می کنیم برخی از جوامع غربی) روابط آزاد (یا بهتر بگوییم ولنگار) وجود دارد و همسران به یکدیگر اجازه می دهند که با جنس مخالف خود دوست شوند.
یا در میان خودمان کسانی وجود دارند که خودارضایی همسران را خیانت می دانند و خیلی ها آن را از مصادیق خیانت نمی دانند.باور می کنید؟
در همین کشور خودمان هم خیانت تعریف مشخصی ندارد. بسیاری از مردان معتقدند که تا زمانی که همسرشان از رابطه جنسی آنها با زن دیگر باخبر نشود، خیانت محسوب نمی شود. خیلی ها رابطه با کسی دیگر را حق خود می دانند! باور می کنید بسیاری از مردان که به همسران خود خیانت می کنند و می خواهند این کار را توجیه کنند به چند همسری پیامبر و ائمه اشاره می کنند؟ مطمئن باشید اکثر آنهایی که به این مسائل اشاره می کنند اصلا نماز نمی خوانند! و پیمانی که در ابتدا با همسران خود بسته اند فراموش کردند: نه همسر دومی دارم و نه خواهم داشت.
چرا خیانت؟
می گویند نمی توان کسی که خودش را به خواب زده را بیدار کرد. این جمله در مورد اکثر مردان و زنان خائن موضوعیت دارد. اصلا بسیاری از زنان و مردان زمینه خیانت همسران خود را فراهم می کنند. زنی که در بیرون از خانه جذاب تر از داخل خانه است چگونه انتظار دارد شوهر بی ظرفیتش در همان بیرون از خانه دنبال زنی دیگر نگردد؟ مردی که به همسر خود بی اعتناست و فقط در بیرون از خانه سرزنده و شوخ و شنگ است و به دیگران بیشتر از همسر خود توجه می کند چگونه انتظار دارد همسرش در مقابل تعریف و تمجید مردی نامحرم تاب بیاورد.
خیانت
حساب مردان و زنان مومن از این قضیه جداست. آنها راه خود را پیدا کرده اند و چنین مطالبی در شان آنها نیست؛ اما نباید قسمتی از جامعه را نادیده بگیریم. می خواهید باور کنید یا نکنید اما هنوز ازدواج های اجباری در حال انجام است، هنوز خیلی از پدر و مادرها، پسرانشان را با اجبار به عقد دختر مورد علاقه خود و نه دختر مورد علاقه پسرشان در می آورند. هنوز هم خیلی از پدر و مادرها اجازه ازدواج دخترشان را نمی دهند در حالی که می دانند دخترشان با پسر نامحرم رابطه نامشروع دارد. هر سال سن ازدواج بالا و بالاتر می رود و به همان نسبت روابط نامشروع افزایش پیدا می کند؛ حالا خود قضاوت کنید دختری که قبل از ازدواج روابط بسیاری داشته آیا به همان راحتی به شوهر خود خیانت نمی کند؟ آیا پسری که قبل از ازدواج با دختران بسیاری رابطه داشته آیا می تواند به همسر خود خیانت نکند؟ آیا زن بی بند و باری که به همسر دوستان خود حسادت می کند و آنها را برتر از شوهر خود می بیند می تواند به شوهر خود خیانت نکند؟ آیا از زن و شوهری که تربیت جنسی ندارند و نمی توانند وظایف زناشویی خود را به درستی انجام دهند، نباید انتظار خیانت داشته باشند؟ آیا می توان زن تجمل گرایی که ویژگی چشم و هم چشمی اش از سایر ویژگی های شخصیتی اش پررنگ تر است و شوهر پولداری ندارد را از رابطه با پسران پولدار برحذر داشت؟ آیا مرد و زنی که ذاتا بی بند و بار و تنوع طلب هستند را می توان از خیانت منع کرد؟
خائن ها چه می گویند؟
یک نسخه را نمی توان برای همه پیچید. آیا مردی که وضعیت مالی مناسبی ندارد و زنش به همین علت به او خیانت می کند مقصر است یا زن بی ظرفیت او؟ مردی که تربیت جنسی ندیده و زنش به دنبال اغوای مردی جذاب، خائن می شود آیا مقصر است یا فقط در اینجا زن مقصر است؟ می بینید که نمی توان برای همه یک جور نسخه پیچید اما شنیدن چرایی خیانت از زبان خائنین می تواند بخش کوچکی از این گره را باز کند.
مردان خائن را راحت تر می توان پیدا کرد. یکی از این مردان درباره علت خیانت به همسر خود سخنان بدون شرحی می گوید: "زنم تکراری شده اما فقط این نیست. نمی دانم چرا به من بی توجه شده است. البته من زیاد خیانت نمی کنم! چون فقط با یک نفر هستم و او هم دوست قدیمی ام است. زمانی که دلم می گیرد و یا اعصابم خورد است او به کمکم می آید و آرامم می کند کاری که همسرم نمی تواند انجام دهد."
خیانت
با زنی که به شوهر خود خیانت کرده در زندان ملاقات کردم. او با چند پسر رابطه داشت اما به علت نشت گاز در آن خانه کثیف یکی از آن پسران می میرد و او دستگیر می شود. من در مواجهه با او فقط یک سوال داشتم؛ چرا این کار را کردی؟ و اینگونه پاسخ شنیدم: " من 10 سال از شوهرم کوچکترم. او مرا درک نمی کرد و کامران (پسری که در آن حادثه فوت می کند) همه کارهایی که آرزو داشتم برایم انجام می داد. مرا به سینما می برد، هدیه می خرید، توجه می کرد و همیشه از من تعریف می کرد."
جالب است که سخنان زن و شوهرهایی که به هم خیانت می کنند شبیه هم است و بیشتر حول محور توجه و درک کردن است. حتی زن هایی که خیانت را به حد اعلا می رسانند و با همکاری مردی که با او ارتباط برقرار کرده، شوهران خود را به قتل می رسانند نیز همین سخنان تکراری را عنوان می کنند: "او به من توجه نمی کرد. مرا درک نمی کرد. با من بدرفتاری می کرد و ..." همان طور که مشاهده می کنید بهانه جویی اولین و آخرین کار خائنین است. درست است که همه زن و شوهرها هیچ گاه کامل نیستند اما آیا این دلیل می شود که کسی آخرت خود را به دنیای دیگری بفروشد؟ به نظر شما آیا می توان کسی که چندین و چند بار به همسر خود خیانت می کند و خود را محق می داند، هدایت کرد و از خواب بیدار کرد؟
در مورد این آسیب اجتماعی ، آنچه مسلم است اینکه هیچ یک از این ادعاها که از زبان خیانت کنندگان مطرح می شود ،نمی تواند دلیلی موجه برای ارتکاب این عمل زشت باشد.